زهرا

فارسی هفتم. درس 2 فارسی هفتم

معنی لغات درس سوم فارسی رو میخوام به و نفر اول تاج میدم

جواب ها

جواب معرکه

Dina ----

فارسی هفتم

استعداد: تواناییصالح: درستیمتعال: بلند مرتبههیئت: گروه، دستهتحلیل: بررسی کردنپارسایی: پاکدامنی و پرهیزگاریشعور: آگاهی، فهممایه: سبببه هیچ وجه: اصلا، هرگزصداقت: راستگوییاعتراف: پذیرفتن اشتباه و به زبان آوردن آنببالد: افتخارکندمطبوعات: روزنامه هاشعور: آگاهی، فهمپشتوانه: حامی، پشتیبانرستگاری: نجات یافتنهمت: تلاششکوهمند: باشکوه، باعظمتانحراف: کج رفتن، کج اندیشیمقتدر: توانا، قدرتمندغیرت: مردانگی ،آبرواستحکامات: سنگرهارسانه ها: وسایلی که اخبار را به مردم می رسانند ؛مثل روزنامه، رادیو، تلویزیون

جواب معرکه

nazanin ....

فارسی هفتم

آداب دان: آگاه به راه و رسم زندگی، مؤدّب، با ادب آمین: کلمه ای که پس از دعا گویند، بپذیر، اجابت کن، برآور استوار: محکم، پایدار، سخت اعجاز: کار دشوار و عجیب و شگفت انجام دادن، معجزه برافراشته: بالا برده، بلند کرده تازه نفس: آماده و شاداب جاذبه: کشش، نیرویی که اجسام را به طرف خود می کشد جلال: بزرگی، عظمت، شکوه خویشاوند: قوم و خویش، فامیل دیرینه: کهنه، قدیمی رفیق: دوست، یار، همنشین، همدم زلال: صاف و گوارا، پاک و روان زمزمه: نغمه، خواندن آرام و زیر لبتقلّا: کوشش و تلاش کردن جهید: جَست زد خیش: وسیله ای برای شخم زدن، گاوآهن دایه: شیر دهنده، مادر رولَه: فرزند (به زبان کردی) زار زدن: گریه کردن از روی ناتوانی و درماندگی زُل زدن: خیره شدن قُنداقه: پارچه ای که نوزاد را در آن می پیچند گالش: کفش لاستیکی مجال: فرصت معطّل: بی کار، منتظر، بلا تکلیف مویه: گریه، ناله، شیون و زاری هراسان: ترسان هق هق: صدای بریده بریده گریه شدید معنی قسمتغرقه: در آب فرو رفته، غرق شده غرور: به خود بالیدن، احساس سربلندی داشتن کشتزار: مزرعه، زمین زراعت شده کِشته: کاشته شده، زراعت شده کنجکاوی: جست و جو، کاوش، یافتن چیزی گام: قدم، فاصله میان دو پا گوارا: لذیذ، خوش مزه، خوشایند مذاب: ذوب شده، آب شده، گداخته معرفت: شناخت، علم، دانش، شناسایی معصوم: پاک و بی گناه نهال: درخت جوان نو رسته، تازه کاشته شده وداع: خداحافظی، بدرود یقین: بدون شک، بی گمان

سوالات مشابه درس 2 فارسی هفتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام